فیک ددی های وحشی. پارت چهاردهم

کوک: ولش کن ته بازم ی هفته وقت داریم
ته: اوهوم
ات: اینقدر حرف نزنین، غذا بخورین
کوک: تو که همشون رو خوردی شکمو
ات: خوب دیگه میخواستین حرف نزنین
ته: اشکال نداره ما ی چیز خوشمزه تر داریم (اشاره به ات)
کوک:(خنده) آره به به
ات: کوفت من امشب پیشتون نمیخوابم
ته: تو نخوایی هم ما میکنیم
ات: پاشین میز رو جمع کنین پرو ها
کوک: انرژی تو حروم نکن بیبی واسه ی جا دیگه لازمش داریم(چشمک)
ات: کوفت بی تربیت
و ات شروع کرد به شستن ظرف ها
ته رفت و ات رو از پشت بغل بغل کرد و سرش رو تو گردن ات فرو برد
ته: هومممم چه بوی خوبی میدی بیبی
ات: ته نکن
کوک: ات شستی ظرف هارو؟
ات: دارم میشورم
کوک: امد کنار ته و ات وایساد
و گفت: ی فیلم خوب پیدا کردم ناب بیاین بریم نگاه کنیم
ات: فک کردی من خرم؟ پورن انتخاب کردی که هم من هم خودتون تحریک بشین که من رو بکنین هاااا
ته: نه نه بیبی
کوک: آیگووو ات به ددی هات اعتماد نداری؟
تازه انگاری که لذت نمیبری اونهمه ناله میکردی که آهههههه ددی تند تر
ات:(خنده) کوفت بی تربیت
ته: خندهه بیاین بریم نگاه کنیم دیگه